ناتوانایی یا ضعف در حل مسئله، زندگی شما را تحت تأثیر قرار میدهد
میزان خوشبختی و موفقیت ما در زندگی تا حد زیادی به توانایی ما در حل مسئله بستگی دارد. اگر مشکلات را حل نشده باقی بگذارید ممکن است به شیوههای زیر ضرر کنید:
در تعاملات میانفردی مشکلات بیشمار، پیچیده و مبهمی وجود دارد. اگر مهارت حل مسئله نداشته باشیم، به سختی میتوانیم سوءتفاهمها را در ارتباطات از بین ببریم و با اطرافیانمان رابطهی نزدیکی برقرار کنیم.
ما در محیط کار یاد میگیریم از عهدهی انواع مشکلات غیرمنتظره برآییم. اگر به دنبال راهکارهای جدید نباشیم، عملکرد ما به تدریج ضعیف خواهد شد و با تجمع مشکلات، احساس ناتوانی خواهیم کرد.
ما معمولا فقدان سلامت ذهنی خود را به تجربههای شخصی ناخوشایند یا عوامل ژنتیکی نسبت میدهیم اما در واقع ناتوانی در غلبه بر مشکلات زندگی است که به سلامت ذهنی ما آسیب میزند. براساس یک مطالعه در سال ۱۹۸۳، دانشمندان دریافتند افرادی که توانایی کمتری برای کنار آمدن با مسائل و مشکلات میانفردی دارند، بیشتر مستعد افسردگی هستند.
دلایل ضعف در حل مسئله چیست؟
مهارت حل مسئله مانند سایر مهارتهای زندگی باید تقویت شود. برای اینکه در این مهارت قوی شویم، باید با رویکرد صحیح و مناسبی آن را تمرین کنیم. متأسفانه بسیاری از ما متوجه اشتباهاتی که در زمان حل مسئله مرتکب میشویم، نیستیم. از دلایل ضعف در حل مسئله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. اشتباه گرفتن نشانهها با دلایل واقعی مشکلات
اکثر ما بیشتر انرژی خود را برای کنار آمدن با نشانههای مشکل صرف میکنیم، بدون اینکه دلیل واقعی آن را درک کنیم. برای شناخت دلایل ریشهای یک مشکل، باید اولین نتیجهگیری ذهن خود را به چالش بکشیم و سؤالات صحیح بپرسیم تا در نهایت بتوانیم فراتر از مشکل را ببینیم.
۲. جستوجوی راهحلهای سریع به جای راهکارهای مؤثر
ما اغلب تمایل داریم برای مشکلات راهحلهای سریع پیدا کنیم. این کار باعث میشود اولین راهحل ذهن خود را بدون توجه به رابطهی علت و معلولی پشت مشکل، باور کنیم. به همین دلیل است که ما به ندرت به هستهی مشکلات میرسیم و اغلب راهکارهای غیرمؤثر را انتخاب میکنیم.
۳. تکیهی بیش از حد به دانش خود
در نهایت ما مهارت حل مسئله ضعیفی داریم چون بیش از حد به دانشمان اتکا میکنیم. یک تصور غلط این است که هرچه بیشتر بدانیم، توانایی بیشتری برای غلبه بر مشکلات داریم. اما واقعیت این است که دانش محض، ما را به افرادی بامهارت در زمینهی حل مسئله تبدیل نمیکند و چیزی که به آن نیاز داریم مهارتهای تفکر منطقی است که به ما امکان میدهد منتقدانه و خلاقانه فکر کنیم.
خودباوری و راه های تقویت آن
یکی از رموز موفقیت هر فردی در زندگی، داشتن روحیه خودباوری و اعتماد به
نفس است. اعتماد به نفس به معنای خوداتکایی و نقطه مقابل آن، اعتماد به
دیگران است. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد، زبون، بیچاره و ناتوان است و
نمی تواند از امکانات و استعدادهای درونی خود بهره برداری کند. از دست دادن
اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و تخدیر روح انسان می شود. فرد خودباخته
و فاقد اعتماد به نفس، همیشه از خود مأیوس و به دیگران متکی است.
یکی از رموز موفقیت هر فردی در زندگی، داشتن روحیه خودباوری و اعتماد به
نفس است. اعتماد به نفس به معنای خوداتکایی و نقطه مقابل آن، اعتماد به
دیگران است. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد، زبون، بیچاره و ناتوان است و
نمی تواند از امکانات و استعدادهای درونی خود بهره برداری کند. از دست دادن
اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و تخدیر روح انسان می شود.
فرد خودباخته و فاقد اعتماد به نفس، همیشه از خود مأیوس و به دیگران متکی است. او در
زندگی، پیشرفت چندانی نخواهد کرد و همواره سایه ناتوانی و شکست بر
زندگی اش حکم فرما خواهد بود. مردان بزرگ تاریخ با دریافت این نکته، در همان
اوان جوانی، ارزش خود را یافتند و توانایی های درونی خویش را کشف کردند و با
اتکا و اعتماد به همین توانایی ها راه پیروزی را سریع تر پیمودند.
مهارت کنترل استرس
آموزش كنترل استرس یك فرآیند سه بخشی است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخیص می دهید. سپس مهارت های كنترل را می آموزید و در مرحله سوم، می آموزید كه آن مهارت ها را چگونه به كار ببرید. چگونگی برخورد شما با استرس به منشاء آن بستگی دارد: اگر علت آن مسئله ای خارج از كنترل شماست، تنها چاره می تواند آموزشِ پذیرش باشد. در مواقع دیگر، مهارت های برخورد با آن می توانند به شما كمك كنند كه وضعیت را تغییر دهید. برای كنترل استرس، چهار دسته از مهارت ها باید آموخته شوند:
1- مهارت های آگاهی
2- مهارت های پذیرش
3- مهارت های برخورد
4- مهارت های عملی
بیاموزید كه گاهی شكست را تجربه كنید. زمانی كه مشكلی برایتان پیش می آید، به نظرمی رسد می خواهید چیزی را كه اصلاً درحیطه اختیارات شما نیست، كنترل كنید.سعی كنید با روش های گوناگون خود را آرام سازید. برای مدارا با نگرانی ها، همواره این عبارت را به خاطر داشته باشید: " هیچگاه به تنهایی ، ناراحت و نگران نباش. مشكلت را با دیگری در میان گذار. " انزوا و زانوی غم به بغل گرفتن سبب می گردد تا نگرانی ها تشدید شوند. اگر علت ناراحتی خود را برای فرد دیگری شرح دهید، یقیناً می توانید به حقیقت و عمق مسائل پی ببرید.
با این كارحتی می آموزید كه چگونه با خود نیز صحبت كنید. با استفاده از روش روان درمانی " شناختی"، شخص تمامی عادت های فكری اش را بازآموزی می كند و به جای اینكه افكاری منفی مانند " من به آخرخط رسیده ام" را به مغز خود راه دهد، تفكرات پرثمر و به عبارتی " مثبت اندیشی " را می آموزد. اگر به مشاهده و بررسی افكار ناخود آگاه خود بپردازید، می توانید دیدگاهی را كه همواره برای شما غصه و افسردگی به دنبال دارد، اصلاح كنید. باید آغاز كنید و سعی كنید و به طور مداوم تمرین نمایید. در واقع باید گفت:" روان درمانیِ شناختی، طناب نجاتی است كه با قلاب حقیقت، انسان را از گودال نگرانی ها نجات می بخشد."
بعضی افراد تبعات آزار دهنده ی بیماری، فوت نزدیكان و اسارت و شكنجه را با آرامش عجیبی پشت سر می گذارند. این افراد در یك چیز مشترك هستند و آن شیوه برخورد و توجیه خوش بینانه آنان نسبت به مسائل زندگی است. آنها تمایل دارند بیشتر، موضوعات مقطعی را مورد توجه قرار دهند تا این كه فكر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.
در واقع این افراد مسائل زندگی را به گونه خاصی تعبیر و تفسیر می كنند و آنها را به شكل موقتی و اختصاصی می بینند تا دائمی و فراگیر. به علاوه ایشان با فعالیت های مثبت برای خود كسب اعتبار می كنند ، درحالی كه ناتوانی شان را به خارج نسبت می دهند. به عبارت دیگر ویژگی های شخصیتی مردمان مقاوم در برابر فشارهای روانی، در قالب سه واژه تعهد، كنترل و مبارزه جویی خلاصه شده است.
وقایع استرس زا ، مردم را از نظر هیجانی، شناختی و فیزیولوژیك تحت تأثیر قرار می دهند. مردم آثار زیان آور استرس زاها را با راهبردهای " كنار آمدن " كاهش می دهند.
كنار آمدن یعنی هر نوع تلاش، سالم یا ناسالم، هوشیار یا ناهوشیار برای جلوگیری ، یا از بین بردن ، یا ضعیف كردن استرس زاها، یا تحمل كردن اثرات آنها است به طوری كه حداقل آسیب رسانی را داشته باشد.
- در برابر مسائل زندگی حالت مثبتی داشته باشید. به آرامی از جای خود برخیزید. قدم بزنید. با دوستان خود م كنید و تا می توانید نگرانی ها را از خود دور كنید. با خودتان گفتگو كنید تا بتوانید راحت تر مشكلات را پذیرا باشید. یك شخصیت " مقاوم به استرس" پرورش دهید.
- با خدای خود راز و نیاز كنید. به پیش بروید و قدرتی را كه متعلق به خداست به او واگذارید كه او خود ، امور را كنترل می كند. افرادی كه همیشه حمله می كنند و هل می دهند خیلی كمتر از انسان های آرام و مؤمن به موفقیت می رسند.
- نفس عمیق بكشید وهوا را به آرامی خارج كنید. این كار، شما را موقتاً آرام می سازد.
- با دیگران ارتباط برقرار نمایید. عدم ارتباط مناسب با دیگران، ریشه بسیاری ازمشكلات مانند سوء تفاهم و احساسات جریحه دارشده است.
- ورزش كنید. یك بدن سالم بهتر می تواند در برابر آثار استرس مقاومت كند. ورزش یك اثر آرام كننده دارد كه پس از پایان آن تا مدتی به طول می انجامد. ورزش هوازی ( آیروبیك) به مدت 20 دقیقه سبب آزاد شدن مواد شیمیایی به نام اندورفین از مغز می گردد كه استرس را كاهش می دهد. ورزش های غیرهوازی كششی نیز آرامش دهنده هستند ، زیرا سبب تنفس عمیق و حالت می شوند. این ورزش ها مناسب ترند: راه رفتن، شنا، دوی آهسته، دوچرخه سواری، نرمش همراه با حركات موزون.
گذر از مشکلات با 7 رفتار ایده آل
در طول مدت زندگی، تغییرات جزو اجتناب ناپذیر آن محسوب می شوند. این شمایید که باید با آنها کنار بیایید.
همه ما در طول مدت زندگیمان کم و بیش با چالش های متفاوتی روبرو می شویم. اغلب افراد در مقابله با مشکلات زندگی سردرگم می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. این مشکلات می توانند در زندگی شخصی و یا کاری شما به وجود بیایند. افراد در مواقع مواجه با آنها سعی می کنند از مشکل فرار کنند تا از پذیرفتن واقعیت بگریزند. در واقع فرار از مشکلات، بدترین کاری است که می توانید انجام دهید و تنها راه عبور از مشکلات، روبرو شدن با آنها است .
نکاتی را که در این مطلب می بینید می تواند به شما در گذر از مقاطع چالش برانگیز زندگی کمک کند.
1 - بیش از حد واکنش نشان ندهید
عکس العمل بیش از حد به مشکلات می تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست گردد. زمانی که شما درگیر احساسات شدید می شوید و در آن زمان برای موضوعی تصمیم میگیرید، به سبب اینکه منطق در این تصمیم گیری دخیل نبوده است، منجر به پشیمانی شما در زمان آینده خواهد گردید. از این به بعد زمانی که با یک مشکل برخورد کردید از گرفتن تصمیم در لحظات اول خودداری کنید و زمانی که آرام شدید به حل آن بیاندیشید.
2 - واقعیت زمان حال را بپذیرید
همه چیز را همان گونه که هست بپذیرید. خیلی از افراد سعی می کنند تا اشخاص و یا وضعیت های موجودی را که تحت کنترل آنها نیست، تغییر دهند و زمانی که نمی توانند به هدف خود برسند، احساس بدبختی می کنند. سعی کنید با واقعیت روبرو شوید و آنچه هست را بپذیرید، تا بتوانید راجع به آن به درستی تصمیم گیری کنید.
3 - دیگران را مقصر ندانید
مقابل رفتار بد دیگران چه واکنشی نشان دهیم؟
علت بسیاری از تعت بیاهمیت و پیشپاافتاده، نوع گفتار نامناسب است. حکیمی گفته است: زبان خوش مار را از سوراخش بیرون میکشد.» به نظر اینطور نیست؟ یکبار این امتحان کنید. دفعه بعد اگر کسی با عصبانیت حرفی به شما زد، بسیار ملایم و مهربان جوابش را بدهید. شاید آن شخص نگرش خود را عوض نکند، اما مطمئناً صدایش را ملایمتر خواهد نمود.
سؤالی که باید از خود بپرسیم: آیا به نظر دوستان و اطرافیانم من از کاه، کوه میسازم؟»
اگر من یک چکش باشم…
باید قبول کنیم، برخی افراد به خاطر نوع شخصیتشان، دوست دارند همیشه از یک چکش استفاده کنند. خود من زمانی که احساس میکنم رفتارم افراطی شده، به این چهاراصل بنیادی پناه میبرم:
تصویر کلی
مرد میانسالی وارد یک اغذیهفروشی شد و مستقیم جلوی پیشخوان رفت و پرسید: ببخشید، شما برای درمان که چیزی دارید؟» صاحب مغازه بدون هیچ پرسشی، زیر پیشخوان رفت، یک بطری نوشیدنی بالا آورد و آن را جلوی صورت آن مرد محکم به زمین کوبید. مرد شگفتزده پرسید: هی، چکار میکنی؟» صاحب مغازه لبخندی زد و گفت: ترسیدید؟ حالا دیگر که نمیکنید». مرد پاسخ داد: من که که نمیکردم، برای همسرم که در ماشین که میکند، چیزی میخواستم!»
دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم همراه با رنجها و زحمتها است و به قول فلاسفه چون مادی است، این رنجها و مصیبتها جزو این زندگی هستند. به هر حال ماهیت این مصیبتها هر چه باشد، ما باید در قبال آنها چه عکسالعملی نشان بدهیم؟ خودمان را در برابر آنها ببازیم یا با آنها مبارزه کنیم و بر آنها فائق آییم؟ اگر میخواهیم با آنها برخوردی داشته باشیم که بر زندگی ما اثرات منفی نگذارد یا حداقل اثرات منفی را از خودمان دور کنیم، چه کار باید بکنیم؟ مقاله حاضر درصدد پاسخگویی این سؤالها از دیدگاه نهجالبلاغه» است.
مشکلات، شناخت، اراده، صبر و استقامت، اعتماد به نفس، نتایج مثبت و منفی
وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن میآوریم، رنجها و مشکلات حصه بزرگی از زندگی او را در برمیگیرند. همانطور که یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را میگذراند یا یک شناگر موجهای متعددی را پشت سر میگذراند و به هدف خویش دست پیدا میکند، انسانها هم در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز میشوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود میآورند.
آنها که در برابر مشکلات همچون کوه میایستند ویژگیهایشان چیست؟ چه ترفندهایی را بکار میگیرند؟
ما در این مقال با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی(ع) روش برخورد با مشکلات را مرور میکنیم:
نوجوانی دورهایست که انسان دنیای آرام و بیخیالی کودکی را ترک میکند و وارد مرحلهای میشود که باید خود را برای پذیرفتن مسوولیت و حضور در اجتماع آماده کند. این دوره با تغییرات بسیاری از جمله تغییرات جسمی و روحی همراه است، از اينرو در این دوره، نوجوان به علت تغییرات به وجود آمده اضطراب و ترس را تجربه میکند و تا حدی عصبی و خشمگین میشود.
پرخاشگری نمود رفتاری این عصبانیت و خشم است که در نوجوانان با توجه به شرایط دوره نوجوانی تاحدی طبیعی است، اما گاهاً این پرخاشگری سبب آسیب رساندن به اطرافیان و یا حتی خود نوجوان میشود و اینجاست که باید به دنبال علل آن گشت و برای درمان آن اقدام کرد.
انسان درون اجتماع زندگی میکند و لاجرم رفتارهایی که از او سر میزند، بخشی از آنها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تاثیر قرار میگیرد. بطوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در مجمع از خود نشان میدهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد
نسان درون اجتماع زندگی میکند و لاجرم رفتارهایی که از او سر میزند، بخشی از آنها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تاثیر قرار میگیرد. بطوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در مجمع از خود نشان میدهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد
درباره این سایت